شما به خود چه نمره ای میدهید؟ از وبلاگ یاد یاران
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 112
سلام کجایید ای شهدا کجایید...
که چشمم پر از اشک است قلبم لبریز از غصه ،
اگر امید ظهور نبود شاید سالها پیش مرده بودم
کجایید ای مرغان عاشق ،
کجایید ببینید کجا بودیم اکنون کجاییم
ای شهدا دعا کنید که خدا فرج امام زمان (عج) را نزدیک کند
ستاره های دیروز ........امروز
ما را بیابید!
پلاک زخمی تان را بر گردن گمشدگان رمل های داغ گناه بیندازید؛
شاید پیدا شویم!
شاید بوی خون به ناحق ریخته شما، ما را به سوی حق بکشاند؛
شاید فکه،
نامی شود که رازهای مگو را به ما بیاموزد.
ما را صدا کنید؛
با گلوی زخمی و لبهای خشکیده تان!
ما را به شلمچه بخوانید تا بیاموزیم عشق را،
زندگی را و مرگ را.
از وبلاگ نقطه چین تا خدا
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 87
همه چیزش درست بود
فكر میكرد باحجاب است
فكر میكرد نماز خوان است(1)
فكر میكرد كارش درست است
فكر میكرد به بهشت می رود!(2)
امــّـــا امـــــآن از غفلت!
همه اش در حد یك فكــــر بود.
نه تنـــها، بهشــت خود را به كوهــان شتــری فروخت،
بلـــكه
لـعنـتِ همیشگی را هم به اِزایـــش خریــده بـود(3)
1.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله : زمانی که دیدید زنانی موهای سر خود را مثل برآمدگی پشت شتر نموده و در میان نامحرمان ظاهر می شوند، به آنها بگوئید که نمازشان قبول نیست.«کنزالعمال/ ج 16/ ص 392»
2.پیامبر اعظم صلی الله و علیه و آله : دو گروره از دوزخیان را دیدم که در این زمان هنوز نیامده اند ... زنانی که پوشیده ولی برهنه اند .... سرهایشان را مانند کوهان شتر برجسته می کنند، اینان به بهشت نمی روند و بوی بهشت را که از فاصله ای بسیار زیاد به مشام می رسد، استشمام نمی کنند. «میزان الحکمه/ج1/ص530»
3.رسول خدا - صلّی الله علیه و آله: در آخر الزمان از میان امت من زنانی خواهند آمد که پوشش دارند اما برهنه اند و بر سرهایشان بر آمدگی مانند کوهان شتر خراسانی وجود دارد ... پس آنان را لعنت کنید که ملعونند. «صحیح مسلم /ج6/ص168»
+ برگرفته از وبلاگ مثبت های با حجاب
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 98
در شهر توریستی اسکاگن این زیبایی را می توانید در سجیه دید،
این شمالی ترین شهر دانمارکیهاست، جایی که دریای بالتیک
و دریای شمال بهم میپیوندند. دو دریای مختلف با هم یکی
نمی شوند و بنابرین این راستا بوجود می آید.
و این همان چیزی است که در قرآن آمده است.
سورة مبارکه الرحمن
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (19)
بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (20)
فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (21)
یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (22)
19. دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند.
20. اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند
21. پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار
مىکنید؟ 22. از آن دو، مروارید و مرجان خارج مىشود.
سوره مبارکه فرقان آیه 53:
« و هو الذی مَرَجَ البحرینِ هذا عَذبٌ فُراتٌ و هذا مِلحً اُجاجً وَ جَعَلَ
بَینَهما بَرزَخا و حِجراً مَهجوراً»
و اوست کسی که دو دریا را موج زنان به سوی هم روان کرد
این یکی شیرین و آن یکی شور و تلخ است ومیان آندو حریمی استوار قرار داد.
ا ز وبلاگ حوریه های بهشتی
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 91
این آیه جامعترین و کاملترین آیه ای است كه خیر و شر در آن جمع است; و محتوای آن بسیار جذاب است; به طوری كه در صدر اسلام، بعد از نزول، دل های فراوانی را متصرف شد.
إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (سوره نحل / آیه 90)
در حقیقت، خدا به دادگرى و نیكوكارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مىدهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مىدارد. به شما اندرز مىدهد، باشد كه پند گیرید.
این آیه جامعترین و کاملترین آیه ای است كه خیر و شر در آن جمع است; و محتوای آن بسیار جذاب است; به طوری كه در صدر اسلام، بعد از نزول، دل های فراوانی را متصرف شد.
پیامبر اكرم (صلی الله علیه واله وسلم) فرمودند: «تمام تقوا در این سخن خداوند است.» آن گاه این آیه را تلاوت كردند.
این آیه سه امر دارد و سه نهی; و دستورالعمل كلی اسلام و یكی از مواد ِقانون اساسی دین و منشور جهانی آن است.
اهمیت این آیه تا جایی است كه آخرین سخن امام باقر (علیه السلام) در خطبه های نماز جمعه همین آیه بود; و در پی آن، عرض می كرد: «خدایا ، ما را از كسانی قرار ده كه اندرز ها را می شنوند و به حالشان مفید است.»
در آن هنگام كه جمعیت مسلمانان كم، و دشمنان فراوان بودند، و امكان داشت بعضى از مۆمنان به خاطر همین تفاوت و احساس تنهایى،بیعت خود را با پیامبر (صلی الله علیه وآله) بشكنند و از حمایت او دست بردارند، آیه نازل شد و به آنها در این زمینه هشدار داد.
عدل همان قانونى است كه تمام نظام هستى بر محور آن مى گردد و به معنى واقعى كلمه آن است كه هر چیزى در جاى خود باشد; بنابراین، هرگونه انحراف، افراط، تفریط، تجاوز از حد، تجاوز به حقوق دیگران بر خلاف اصل ((عدل)) است
1 ـ عدل: چه قانونى از عدل وسیعتر و گیراتر و جامعتر تصور میشود؟ آسمانها و زمین و همه موجودات با عدالت بر پا هستند (بالعدل قامت السماوات و الارض).
كل جامعه انسانى نیز همانند بدن یك انسان است، كه بدون رعایت اصل عدالت بیمار خواهد بود.
عدل همان قانونى است كه تمام نظام هستى بر محور آن مى گردد و به معنى واقعى كلمه آن است كه هر چیزى در جاى خود باشد; بنابراین، هرگونه انحراف، افراط، تفریط، تجاوز از حد، تجاوز به حقوق دیگران بر خلاف اصل ((عدل)) است.
در حدیثى از على (علیه السلام) مى خوانیم: ((عدل آن است كه حق مردم را به آنهابرسانى، و احسان آن است كه بر آنها تفضل كنى)).
اما از آنجا كه عدالت با همه قدرت و شكوه و تاثیر عمیقش در مواقع بحرانى و استثنائى به تنهائى كارساز نیست، بلافاصله دستور به احسان را پشت سر آن مى آورد.
2 ـ احسان: در طول زندگی انسانها مواقع حساس پیش میآید که حل مشکلات به کمک اصل عدالت به تنهایی امکانپذیر نیست، بلکه نیاز به ایثار و گذشت و فداکاری دارد، که با استفاده از اصل "احسان" باید تحقق یابد.
آخرین سخن امام باقر (علیه السلام) در خطبه های نماز جمعه همین آیه بود; و در پی آن، عرض می كرد: خدایا ، ما را از كسانی قرار ده كه اندرز ها را می شنوند و به حالشان مفید است
3 ـ نیکی به نزدیکان، بخشی از مسأله احسان است، با این تفاوت که احسان مربوط به کل جامعه است و "ایتایِ ذیالقربیَ" در خصوص خویشاوندان و بستگان است که جامعه کوچک محسوب میشود، و با توجه به اینکه جامعه بزرگ از جامعه کوچکتر، (یعنی جامعه فامیلی) ترکیب شده، هرگاه این واحدهای کوچکتر از انسجام بیشتری برخوردار گردند، اثر آن در کل جامعه ظاهر میشود؛ و از آن نظر که نزدیكی به خویشان از پشتوانه عاطفی نیرومندی برخوردار است از ضمانت اجرایی بیشتری بهرهمند خواهد بود.
4، 5، 6 ـ دوری از «فحشا»، «منکر» و «بغی». برخی از مفسران در توضیح این قسمت از آیه فرمودهاند: "فحشا"، اشاره به گناهان پنهانی، "منکر"، اشاره به گناهان آشکار، و "بغی" هرگونه تجاوز از حق خویش و ظلم و خود برتربینی نسبت به دیگران است.
و در پـایـان آیـه، بـه عنوان تاكید مجدد روى تمام این اصول ششگانه مى فرماید: ((خداوند به شما اندرز مى دهد شاید متذكر شوید)) (یعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ).
احیای اصول سه گانه عدل و احسان و ایتایِ ذیالقربی و مبارزة با انحرافات سهگانه فحشا و منکر و بغی در سطح جهانی، کافی است که دنیای آباد و آرام و خالی از هرگونه بدبختی و فساد بسازد، و اگر از ابن مسعود صحابی نقل شده كه: «این آیه جامعترین آیات خیر و شر در قرآن است» به همین دلیل است.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قران تبیان
منابع:
مجله راه قرآن، ش 36
سایت آوینی
تفسیر نمونه
اندیشه قم
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 90
پنجاه و ششمین سوره قرآن واقعه نام دارد كه مكی و 96 آیه دارد.
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده: هر كس این سوره را قرائت نماید نوشته می شود كه او از گروه غافلان نیست.1
این سوره از سوره هایی است كه اخبار قیامت و احوال آن در آن آمده است و از اسباب پیر شدن رسول الله صلی الله علیه و آّله است. ابن عباس می گوید: مردی از رسول خدا پرسید: چرا اینقدر زود پیر شدید؟ در جواب فرمود: سوره های هود، واقعه، مرسلات، نبا مرا پیر كرده است.2
از امام باقر علیه السلام روایت شده: هر كس هر شب پیش از خواب سوره واقعه را قرائت كند در حالی خداوند را دیدار می كند كه چهره اش مانند ماه شب چهاردهم می درخشد.3
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس به بهشت و ویژگی های آن مشتاق است سوره واقعه را قرائت كند.4
امام صادق علیه السلام فرمودند: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند خداوند وی را دوست بدارد و نیز دوستی او را در دل همه مردم اندازد و در طول عمرش در این دنیا بدبختی و تنگ دستی نبیند و آسیبی از آسیبهای دنیا به او نرسد و از همدمان امیرالمؤمنین علیه السلام باشد و این سوره خصوصیتی نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام دارد كه دیگران با وی در آن شریك نیستند.
آثار و بركات سوره
1)رفع فقر و تنگدستی
هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز كننده است.5
در داستان جالبی درباره عبدالله بن مسعود آمده است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بیمار شد. خلیفه وقت ، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله می کنی؟
گفت: گناهکارم. پرسید: چه می خواهی؟ گفت: رحمت خداوند را،
پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است.
پرسید: آیا می خواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم.
عثمان گفت: پول می دهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره وقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد. 6
2)ایجاد بركت
پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و بركت می شود و هر كس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد. 7
3) محبوبیت
امام صادق علیه السلام فرموده است: هر كس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت كند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسیدو از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین علیه السلام خواهد بود.و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد. 8
4)آسانی مرگ و بخشش اموات
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است كه قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است كه اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می امرزد و اگر برای كسی كه در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود. 9
5)آسانی زایمان
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود. 10
ختومات مجرب
1)جهت برآورده شدن حاجات شرعی و ادای دین
40 شب، هر شب یك بار سوره «واقعه، مزمل، لیل، انشراح» را بخواند و بعد از تلاوت این سوره ها دعای زیر را بخواند. كه بسیار مجرب است:
«یا رازق السائلین، یا راحم المساكین، یا ولی المؤمنین، یا غیاث المستغیثین، یا ارحم الراحمین، صل علی محمد و آل محمد واكفنی حلالك عن حرامك و بطاعتك عن معصیتك و بفضلك عمّن سواك، یا اله العالمین و صلی الله محمد و آله اجمعین»11
2)جهت زیاد شدن رزق و روزی و وسعت معیشت
از شب شنبه شروع كند و هر شب 3 بار بخواند و استثنائاً در شب جمعه 8 بار بخواند و این عمل را 5 هفته اجرا كند و قبل از تلاوت هر بار این سوره این دعا را بخواند:
«اللهم ارزقنا رزقاً حلالاً طیّباً من غیرك استجب دعوتنا من غیر رد و اعوذ من الفضیحتین الفقر و الدّین و ادفع عنّی هذین بحق الامامین الحسن و الحسین علیهما السلام برحمتك یا ارحم الراحمین» 12
تنظیم: محمدی- بخش قرآن تبیان
منبع : پایگاه اینترنتی انهار
پی نوشت ها :
(1) مجمع البیان، ج9، ص355
(2)الأمالی شیخ صدوق، ص304
(3) ثواب الاعمال، ص117
(4)همان
(5)کنزالعمال، ج1، ص264
(6)مجمع البیان، ج9، ص355
(7) تفسیرالبرهان، ج5، ص249
(8)ثواب الاعمال، ص117
(9)تفسیرالبرهان، ج5، ص250
(10)المصباح کفعمی، ص458
(11)درمان با قرآن، ص111
(12)همان
منابع:«قرآن درمانی روحی و جسمی، محسن آشتیانی، سید محسن موسوی ، درمان با قرآن، محمدرضا كریمی»
بسیجی های مرودشت...برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 94
قرآن یکی از اسباب جلب توفیق الهی را تلاش و کوشش در راه هدف می داند و می فرماید: مجاهدان راه خدا و شهیدان از توفیق الهی برخوردارند و کارشان در نزد خداوند اصلاح می شود.
فَأَمَّا مَن أَعْطَى وَاتَّقَى* وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى *فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى (سوره اللیل آیات 5.6.7)
امّا آنكه [حقّ خدا را] داد و پروا داشت، و [پاداش] نیكوتر را تصدیق كرد، بزودى راهِ آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت.
توفیق یکی از درخواست های مۆمنان است. از این روست که از زبان همگان توفیق برای خود و دیگری بسیار شنیده می شود. هنگامی که به کار نیکی اقدام کنند و یا عمل خوبی را به سرانجام رسانند ، در پاسخ سپاس بر این نکته تاکید می شود که خداوند توفیق این کار خیر را به من داده است.
توفیق در واژه شناسی به معنای ایجاد مطابقت و موافقت میان دو چیز در کار خیر و نیک آمده است. به این معنا که شخصی چیزی را موافق با دیگری انجام می دهد ، به گونه ای که تنافر و بیزاری از میان رخت برمی بندد و موافقت، همراهی و همدلی پدید می آید.
توفیق را از این رو فضل و بخشش الهی دانسته اند که به عنوان امری است که توقع و انتظار آن نمی رفت و تنها به فضل و زیادتی خداوندی نصیب و بهره شخص شده است.
بنابراین فضل و توفیق به گونه ای با هم ارتباط تنگاتنگی دارند و در آیات قرآنی می توان مواردی را که به فضل الهی کار خیری از سوی انسان انجام گرفته است، در حکم توفیق برشمرد.
قرآن یکی از اسباب جلب توفیق الهی را تلاش و کوشش در راه هدف می داند؛ و می فرماید: مجاهدان راه خدا و شهیدان از توفیق الهی برخوردارند و کارشان در نزد خداوند اصلاح می شود.
یکی دیگر از عوامل به دست آوردن توفیق الهی کار نیک است. از نظر قرآن، فقط خداوند منشأ توفیق است: «اَلَیسَ الله بِکافٍ عَبدَهُ»؛ و اگر خداوند [بر اساس علم به شایستگیها و ناشایستگیها] محرومیت کسی را بخواهد، هرگز کسی نمی تواند به او بهره ای از هدایت برساند؛ و اگر خداوند هدایت و توفیق را بخواهد، هیچ کس قادر نیست آن را برگرداند.
در آیات قرآن کریم ، خداوند انفاق توأم باتقوا و ایمان راعامل توفیق درکارهای بزرگ و سخت و بخل و تنگ را سبب از دست دادن توفیق معرفی کرده است.
به روایتی از امام علی (علیه السلام) توجه فرمایید:
«توفیق اساس خوشبختی است؛ بهترین کوشش آن است که با توفیق قرین شود؛ نعمتی چون عافیت نیست و عافیتی چون یاری توفیق؛ اقدام نکردن در هنگام سرگردانی از توفیقات است؛ امکان گناه نیافتن از توفیقات است.»
از امام باقر (علیه السلام) درباره معنای «لا حَولَ و لا قُوَّة اِلّا بالله» پرسیدند. حضرت فرمودند: «ما قدرت بر ترک معصیت نداریم، مگر به یاری خداوند؛ و توانایی بر طاعت خدا نداریم، مگر با توفیق خداوند، عزّوجل».
واژه «عمل» اگرچه از لحاظ مفهومی شامل مطلق رفتار و فعل میشود، امّا در معنایی خاص به رفتارهای ارادی که با اختیار و آگاهی انجام میگیرد، اطلاق میگردد، از همین روست که بعضی اهل لغت واژه اراده را در مفهوم این لفظ لحاظ کرده و «عمل» را اینگونه تعریف کردهاند:
«هر کاری (فعلی) را که حیوان از روی قصد انجام میدهد، عمل نامیده میشود.»[راغب اصفهانی در مفردات الفاظ قرآن الکریم]
واژهی «صالح» نیز از ریشه صلاح بوده و به معنای ضد «فساد» است.[راغب اصفهانی، مفردات] در آیات قرآنی نیز این واژه در همین معنا به کار رفته و دو واژهی «صلاح» و «فساد» در معنای مقابل هم به کار رفته. مانند آیهی «الذین یفسدون فی الارض و لایصلحون»[شعراء/152].
با توجه به آنچه گذشت میتوان گفت «عمل صالح، عملی است که در شرع به عنوان واجب یا مستحب معرفی شده و سالک از طریق انجام آن میتواند سیر و سلوک کند و به مقام قرب نائل گردد.»[امینی، ابراهیم، خودسازی، ص 254]
«عمل صالح در حقیقت میوه درخت ایمان است و دو رکن اساسی دارد : یکی نیت پاک و دیگری کارمفید.
بنابراین عمل صالح منحصر در نماز و روزه، حج و زکات و... نیست، بلکه هر کار مفیدی که با نیت پاک انجام پذیرد ، عمل صالح شمرده میشود، هر چند اندک و ناچیز باشد .
آنچه در عمل صالح مهم است، قصد قربت و تقرّب به پروردگار است.»[علیان نژاد، ابوالقاسم، سوگندهای پربار قرآن، ص 227]
یکی دیگر از عوامل به دست آوردن توفیق الهی کار نیک است. از نظر قرآن، فقط خداوند منشأ توفیق است: «اَلَیسَ الله بِکافٍ عَبدَهُ»؛ و اگر خداوند [بر اساس علم به شایستگیها و ناشایستگیها] محرومیت کسی را بخواهد، هرگز کسی نمی تواند به او بهره ای از هدایت برساند؛ و اگر خداوند هدایت و توفیق را بخواهد، هیچ کس قادر نیست آن را برگرداند
اساساً آخرت وجهه ملکوتی دنیاست. شرط اینکه یک عمل، وجهه ملکوتی خوب پیدا کند، این است که با توجه به خدا و برای صعود به ملکوت خدا انجام گیرد. لذا اگر کسی ایمان به خدا و قیامت نداشته باشد، عمل او وجهه ملکوتی نخواهد داشت و به علییین صعود نخواهد کرد. لذا تا عملی از راه نیت و از راه عقیده و ایمان، نورانیت و صفا پیدا نکند، به ملکوت بالا نمیرسد.[ره توشه راهیان نور، ویژه ماه رمضان،1387، ص 280]
در قرآن کریم آمده است: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»[فاطر/10] (
سخنان پاكیزه به سوى او بالا مىرود، و كار شایسته به آن رفعت مىبخشد.)
این آیه به دو گونه تفسیر شده است:
یکی اینکه کردار شایسته سخن و اعتقاد پاک را بالا میبرد و دیگر اینکه سخن پاک و اعتقاد پاک، کردار شایسته را بالا میبرد و ملکوتی میسازد.
دو تفسیر، این اصل را بیان میکنند که ایمان در مقبولیت عمل و بالا رفتن عمل به سوی بالا تأثیر دارد و عمل، در سیراب شدن ایمان و بالا رفتن درجه ایمان و این اصل در معارف اسلامی، اصل مسلمی است.
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع:
مجله راه قرآن ، ش 36
رابطه ایمان و عمل صالح و تأثیر هر یک بر سعادت انسان ؛ نوشته فاطمه محبی
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 88
یكى از مواقع هولناك قیامت ساعتى است كه انسان از قبر خود بیرون مى آید و این ساعت یكى از آن سه ساعتى است كه سختترین ساعات و وحشتناکترین آنها براى فرزندان آدم است.
حق تعالى در سوره معارج فرمود:
«فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَیَلْعَبُوا حَتَّى یُلَاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ
یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یُوفِضُونَ
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْیَوْمُ الَّذِی كَانُوا یُوعَدُونَ :
پس بگذارشان یاوه گویند و بازى كنند تا روزى را كه وعده داده شدهاند ملاقات نمایند.
روزى كه از گورها [ى خود] شتابان برآیند، گویى كه آنان به سوى پرچمهاى افراشته مى دوند.
دیدگانشان فرو افتاده، [غبارِ] مذلّت آنان را فرو گرفته است. این است همان روزى كه به ایشان وعده داده مىشد. » 1
از ابن مسعود روایت شده كه گفت: من در خدمت حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) نشسته بودم كه آن جناب فرمود: همانا در قیامت پنجاه موقف است هر موقفى هزار سال؛ موقف اول بیرون آمدن از قبر است كه هزار سال با بدن برهنه و پاى برهنه با حال گرسنگى و تشنگى در جائى نگهدارى مى شوند، پس هر كه از قبر خود با ایمان به خدا و به بهشت و دوزخ و حساب و قیامت بیرون آید و به خدا و اقرار كند و پیامبرش را تصدیق کند ، از تشنگى و گرسنگى نجات خواهد یافت. 2
و حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده: «و ذلك یوم یجمع الله فیه الاولین و الآخرین لنقاش الحساب و جزاء الاعمال خضوعا قیاما قد الجمهم العرق و رجفت بهم الاءرض و احسنهم حالا من وجد لقدمیه موضعا و لنفسه متسعا.» 3 روزى كه خداوند خلق اول و آخرین را براى رسیدگى به حساب و اعمالشان در یك جا جمع فرماید و حال مردم در آن روز به این نحو است كه خاضع و فروتن ایستاده اند، و عرقهای ایشان تا دهان های ایشان رسیده و زمین ایشان را به سختى و شدت مى جنباند و از میان مردم حال آن كسى خوب است كه براى قدم هاى او جایى باشد و به قدر كافى توان نفس كشیدن را داشته باشد.
شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه مثل مردم هنگام ایستادن در روز قیامت مانند تیر است در تركش؛ یعنى همچنانكه تیرها را دسته كرده ، در تركش جاى مى دهند به حدى كه از تنگى تكان نمى خورند، همین طور جاى آدمى در آن روز به حدى تنگ است كه توان حركت از جاى خود ندارد. 4
از ابن مسعود روایت شده كه گفت: من در خدمت حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) نشسته بودم كه آن جناب فرمود: همانا در قیامت پنجاه موقف است هر موقفى هزار سال؛ موقف اول بیرون آمدن از قبر است كه هزار سال با بدن برهنه و پاى برهنه با حال گرسنگى و تشنگى در جائى نگهدارى مى شوند، پس هر كه از قبر خود با ایمان به خدا و به بهشت و دوزخ و بعث و حساب و قیامت بیرون آید و به خدا و اقرار كند و پیامبرش را تصدیق کند از تشنگى و گرسنگى نجات خواهد یافت
بدان که چیزهایی که برای این موقف سودمند است، بسیار است و ما به چند نمونه از آن اشاره می کنیم:
1- شیخ صدوق از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه: «هر كس از مۆمنى اندوهى را برطرف كند، حق تعالى بر طرف كند از او اندوه هاى آخرت را و بیرون آید از قبر خود در حالیكه دلش خنك و سرد باشد. 5
3- شیخ كلینى و صدوق از ((سُدیر صیرفى)) روایت كرده اند در خبر طولانى كه گفت: حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: كه چون حق تعالى مۆمن را از قبرش بیرون آورد، بیرون شود با او مثالى یعنى قالبى و كالبدى كه پیش روى او باشد، پس مۆمن هر چه بیند، هولى از هول هاى روز قیامت، آن مثال به او مى گوید: اندوهناك مشو و مترس و مژده باد تو را به سرور و كرامت از حق تعالى و پیوسته او را بشارت دهد تا در مقام حساب؛ پس حق تعالى حساب آسانى از او بگیرد و او را به بهشت فرمان دهد و آن مثال در جلو او باشد.
پس مۆمن به او گوید: خدا رحمت كند تو را خوب رفیقى براى من بودى؛ از قبر با من بیرون آمدى و پیوسته مرا به سرور و كرامت از حق تعالى بشارت دادى تا دیدم من آن را. پس تو كیستى؟ گوید: من آن سرور و شادى هستم كه بر قلب برادر مۆمن خود در دنیا وارد كردى؛ حق تعالى مرا خلق فرموده تا تو را بشارت دهم. 6
3- و نیز شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: هر كه برادر مۆمن خود را لباس زمستانى یا تابستانى بپوشاند، و آنكه بر او سختی هاى مرگ را آسان كند، و گشاد كند قبر او را و آنكه وقتى كه از قبر خود بیرون آید فرشتگان را با مژده ملاقات كند؛ یعنى ملائكه او را بشارت دهند و اشاره به همین است آیه شریفه: 103 سوره انبیاء؛ «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا یَوْمُكُمُ الَّذِی كُنتُمْ تُوعَدُونَ» 7
4- خواندن دعاى جوشن كبیر در اول ماه رمضان است. 8
در اینجا مطلبی را مناسب آن موضوع برایتان می آوریم؛
شیخ اجل امین الدین طبرسى (رحمه الله علیه) در مجمع البیان از «براء بن عازب» نقل كرده كه «معاذ بن جبل» نشسته بود نزدیك حضرت رسول صلى الله علیه و آله در منزل «ابى ایوب انصارى» پس معاذ گفت: یا رسول الله خبر ده مرا از قول حق تعالى «یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا » روزى كه در «صور» دمیده شود، و گروه گروه بیایید
حضرت فرمود: «اى معاذ سۆال كردى از امر عظیمى؛ بعد فرمود: ده صنف از امت من متفرق و پراكنده محشور مى شوند كه خداوند ایشان را از مسلمانان جدا كرده و تغییر صورتشان را به این صورت ها تغییر داده است:
اول: بعضى به صورت بوزینه باشند .
دوم: بعضى به صورت خوك ها .
سوم: بعضى نگونسار باشند، به این طریق كه پاهایشان از بالا و صورت هایشان از زیر و ایشان را با صورت هایشان به محشر بكشند .
چهارم: بعضى كور باشند كه رفت و آمد كنند .
پنجم: بعضى كران و گنگان باشند كه چیزى نفهمند .
ششم: بعضى زبانهایشان بمكند در حالى كه چرك و خون از دهانشان جارى باشد .
هفتم: بعضى با دست ها و پاهاى بریده محشور شوند .
هشتم: بعضى به تنه هاى درخت آتشین آویخته باشند .
نهم: بعضى از مردار، گندیده تر باشند .
و شیخ كلینى از حضرت صادق (علیه السلام) روایت كرده كه مثل مردم هنگام ایستادن در روز قیامت مانند تیر است در تركش؛ یعنى همچنانكه تیرها را دسته كرده در تركش جاى مى دهند به حدى كه از تنگى تكان نمى خورند، همین طور جاى آدمى در آن روز به حدى تنگ است كه توان حركت از جاى خود ندارد
دهم: بعضى پوشیده باشند از قطران (مس) كه تمام اندام ایشان را گرفته و پیراهن ها به پوست هاى ایشان چسبیده باشد .
1- پس آنهائى كه به صورت بوزینه اند ، اشخاصى هستند كه سخن چینى و نمامى مى كردند.
2- و آنهائى كه به صورت خوكها باشند ، كسبهاى حرام داشتند.
3- و اما آنان كه نگونسارند ، پس خورندگان ربا مى باشند.
4- و آنان كه كورند كسانى اند كه با ستم ، داورى می کنند.
5- و آنان كه كر و گنگ مى باشند اشخاصى هستند كه دچار عجب و خودبینى اند.
6- آنان كه زبان هایشان را مى مكند ، علما و قاضیانند كه اعمالشان مخالف با گفتارشان مى باشد.
7- و آنان كه دست ها و پاهایشان بریده شده كسانى اند كه همسایگان خود اذیت می کنند.
8- و آنان كه به دار آتشین آویخته شده اند كسانى هستند كه سعایت و سخن چینى مى كنند برای مردم نزد سلطان
9- و آنان كه از مردار گندیده ترند ، اشخاصى اند كه بهره می برند از شهوات و لذات و منع می کنند حق خدا را كه در اموالشان بوده است.
10- و آنان كه جبه هائى از قطران بر تن دارند مردم خودخواه و مغرورند. 9
پی نوشت ها:
1) سوره معارج / آیات 42-44
2) بحارالانوار / ج 7 / ص 111
3) نهج البلاغه / خطبه 102
4) مالی مفید/ ص 144
5) کافی / ج 2/ ص 199
6) کافی / ج 2/ ص 190
7) کافی / ج 2/ ص 204
8) مصباح کفعمی / ص 246
9) مجمع البیان/ ج 10/ 242
فرآوری: زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 73
از دوران کودکی تا به حال علاقه زیادی با داشتن تقویمهای کوچک و جیبی داشتهایم، نکته ای که سبب علاقه ما به این تقویمهای زیبا و دوست داشتنی شده است، علاوه بر اطلاعات فراوانی که در آنها وجود دارد، درج شماره های کوتاه و ضروری در آخر تقویمهاست، از جمله کد کشورها و شهر های مختلف که گاهی مورد نیاز است و برای بدست آوردن آنها باید به این تقویمها مراجعه کنیم.
اما در کنار کد شهرها و کشورها آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است، شمارههایی است که هر فردی باید آنها را به خاطر بسپارد تا بتواند در مواقع ضروری از آنها به خوبی استفاده کند، که در این میان، شمارههایی مانند (118،115،110،125) از اهمیت بسزایی برخوردار هستند و روزانه افراد زیادی با آنها سر و کار دارند که همین جا برای همه شما یک آرزو میکنم و آن اینکه از میان این شماره های چهارگانه تنها با شماره 118 کار داشته باشید و هیچ گاه در طول زندگی نیازی به تماس با بقیه شمارههایی که ذکر شد پیدا نکنید.
این مطالب مقدمه ای کوتاه بود تا به معرفی برخی از شماره های ضروری در آیات الهی و نسخه موفقیتی که خداوند متعال برای ما فرستاده است بپردازیم، شمارههایی که لازم است هر مسلمان آنها را به خاطر داشته باشد و در تمامی لحظات از آنها به بهترین شکل استفاده کند.
اگر چه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان نازل شدهاند، اما در این میان برخی از آیات با آثار و خواص حیرت انگیز خود میتوانند در مواقع مختلف زندگی اعم از سختیها و آسانیها به ما کمک کنند و به بهترین شکل ممکن ما را از دریای مشکلات بیرون بکشند و راه موفقیت را به ما معرفی کنند.
بر خلاف سایر شماره های ضروری که ممکن است برای مدتی پاسخ گوی شما نباشد و شما را در انتظار قرار دهند، شماره های که در صدد معرفی آنها هستیم 24 ساعته هستند و شما در اولین ثانیه از تماس، وصل خواهید شد و پاسخگوی سۆالات شما خواهند بود.
پیشنهاد میکنیم که با سرمایه گذاری اندکی وقت، این شمارهها و همچنین آیاتی که ذکر میشود را به حافظه خود بسپارید تا بتوانید در مواقع نیاز به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنید.
1 - اگر با مشکلات فراوانی مواجه هستید با شماره 2 و داخلی 153 تماس بگیرید.
اگر چه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان نازل شدهاند، اما در این میان برخی از آیات با آثار و خواص حیرت انگیز خود میتوانند در مواقع مختلف زندگی اعم از سختیها و آسانیها به ما کمک کنند و به بهترین شکل ممکن ما را از دریای مشکلات بیرون بکشند و راه موفقیت را به ما معرفی کنند
با تماس با این شماره مهم و ضروری راهی مطمئن و شایسته برای مبارزه و در نتیجه پیروزی بر مشکلات به شما معرفی میشود و در طول تاریخ انسانهای زیادی با این شماره تماس گرفته و توانستهاند بر مشکلات غلبه کنند، برای شما به محض تماس با این شماره آیه نورانی زیر تلاوت خواهد شد:
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ : ای کسانی که ایمان آوردهاید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ زیرا خدا با شکیبایان است) (البقرة : 153)
امیر مۆمنان علی علیهالسلام از مصادیق بارز افرادی بود که در طول زندگی با این شماره بارها و بارها تماس گرفتند، چنانچه در روایتی میخوانیم که هر گاه کار سختی برای حضرت پیش می آمد حضرت دو رکعت نماز میخواندند (تفسیر صافی ذیل آیه شریفه)
همچنین در حالات صدرالدین شیرازی (معروف به ملاصدرا) و همچنین ابن سینا نیز نقل کردهاند که این دو مرد بزرگ در لحظات سختی و مشکلات با این شمارهها تماس گرفته و مشکلات علمی خود را اینگونه حل میکردند. (فوائد الرضویه، ص 380.)
2 - اگر ثروت میخواهید با این شمارهها تماس بگیرید (شماره 5 و داخلی 66) (شماره 53 و داخلی 39)
با تماس با این شماره به شما گفته خواهد شد که یکی از مهمترین اسرار برای ثروتمند شدن یک جامعه، عمل کردن به دستورات و توصیه های کتابهای آسمانی و در حال حاضر قرآن مجید است که طبق وعده خداوند متعال در این صورت انسانها از برکات آسمانی و زمینی برخوردار میشوند.
( وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاةَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأكَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّةٌ مُّقْتَصِدَةٌ وَكَثِیرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا یَعْمَلُونَ : و اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است، عمل میکردند، قطعاً از بالای سرشان [برکات آسمانی] و از زیر پاهایشان [برکات زمینی] برخوردار میشدند. از میان آنان گروهی میانهرو هستند، و بسیاری از ایشان بد رفتار میکنند) (المائدة : 66)
همچنین با تماس با شماره (شماره 53 و داخلی 39) به شما گفته خواهد شد که علاوه بر شرط ذکر شده تلاش و کوشش نیز نقش بسزایی در بدست آوردن ثروت دارد:
(وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى : و اینکه برای انسان جز حاصل تلاش او نیست) (النجم : 39) و هیچ فردی در طول تاریخ با تنبلی و تن پروری به ثروت نرسیده است.
3 - اگر به دنبال خوشبختی و سعادت هستید این شماره را فراموش نکنید (شماره 22 و داخلی 77)
عده زیادی در جستجوی خوشبختی و سعادت با شماره های مختلفی تماس میگیرند، اما یا پاسخی دریافت نمیکنند و یا اگر پاسخی بگیرند راه اصلی و حقیقی خوشبختی به آنها داده نمیشود و در نتیجه به بیراهه میروند، اما شما به راحتی میتوانید با تماس با این شماره از راه اصلی و واقعی خوشبختی و سعادت مطلع شوید، راهی که به شما برای رسیدن به ایستگاه خوشبختی توصیه های زیبایی میکند:
امیر مۆمنان علی علیهالسلام از مصادیق بارز افرادی بود که در طول زندگی با این شماره بارها و بارها تماس گرفتند، چنانچه در روایتی میخوانیم که هر گاه کار سختی برای حضرت پیش می آمد حضرت دو رکعت نماز میخواندند
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ : ای کسانی که ایمان آوردهاید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید) (الحج : 77)
4 - در مواقع گناه با این شماره تماس بگیرید (شماره 41 و داخلی 36)
بی شک شیطان در زندگی، همه افراد را وسوسه و به گناه تشویق میکند، که یکی از بهترین راهها برای جلوگیری از گناه و معصیت تماس با شماره ذکر شده است، بدین صورت که در لحظه گرفتار شدن در دام گناه به خداوند پناه ببریم و خود را از آلوده شدن به پلیدیها دور کنیم:
( وَإِمَّا یَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ : و اگر دمدمهای از شیطان تو را از جای درآورد، پس به خدا پناه ببر که او خود شنوای داناست) (فصلت : 36)
در ارتباط با این شماره مهم و حیاتی که استفاده از ان برای هر فردی ضروری و مهم است به این روایت زیبا و خواندنی از امیر مۆمنان علی علیهالسلام اشاره میکنم که :
(إِذا وَسْوَسَ الشَّیْطانُ إِلی أَحَدِکُمْ فَلْیَسْتَعِذْ بِاللّهِ وَلْیَقُلْ آمَنْتُ بِاللّهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّیْنَ: هر گاه شیطان یکی از شما را وسوسه کند باید به خدا پناه برد، و بگوید: به خداوند ایمان آوردم، و دین خود را برای او خالص میکنم)(نور الثقلین، جلد 4، صفحه 551.)
خلاصه کلام آنکه اگرچه تمامی آیات الهی برای زندگی انسان مهم و حیاتی است، اما در میان این آیات، برخی از خواص و ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار هستند و به عبارتی دیگر شماره های ضروری هستند که لازم است هر مسلمانی در زندگی روزمره خود بارها و بارها با آنها تماس گرفته و زندگی خود را با این شماره های حیاتی وفق دهد.
امین ادریسی
بخش قرآن تبیان
بسیجی های مرودشت...برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 90
در قرآن کریم آیات متعددی درباره «خسارت خود» وجود دارد. در این نوشتار کوتاه در صدد درنگ کردن در این تعبیر قرآنی هستیم. خودباختگی از نظر قرآن کریم یعنی چه و چه کسانی خویشتن خود را می بازند.
تعبیر «خسروا انفسهم» در کتاب آسمانی ما هشت بار تکرار شده است. مثلاً قرآن در دو مرتبط در سوره انعام می گوید: «الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُۆْمِنُونَ [1]»: خود باختگان کسانی اند که ایمان نمی آورند. یا می فرماید: «وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِینُهُ فَأُوْلَئِكَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِی جَهَنَّمَ خَالِدُونَ [2]» و کسانی که کفه میزان (اعمال) شان سبک باشد، آنان به خویشتن زیان زده و همیشه در جهنم می مانند.
برای اینکه به اهمیت بحثی که می کنیم واقف باشیم، همین اندازه باید دانست که از دیدگاه قرآن خسارت واقعی و اصلی، خسارت مالی نیست بلکه ضرر زدن به خود است. در قرآن دو بار آمده که: إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ [3]»: زیان کاران در حقیقت کسانی اند که به خود و کسانشان در روز قیامت زیان رسانده اند. (یا می رسانند)
برای اینکه بفهمیم خسارت نفس یا همان، خودباختگی چه معنایی دارد باید از دو مفهوم بحث کنیم:
یکی مفهوم خسران و دوم مفهوم نفس و خود.
در فارسی ما وقتی می گوئیم خودباختگی، مقصودمان ضعف نفس و یک جور کم آوردن در برابر دیگران است ولی در اینجا مسأله چیز دیگر است.
معنای خسارت، از دست دادن و زیان کردن مال است و واژهای است که در رابطه با تجارت مطرح می شود.
راغب اصفهانی این واژه را مربوط به جائی می داند که این زیان در سرمایه باشد او می نویسد: «الخسر و الخسران انتقاص راس المال و نسیب ذلک الی الانسان فیقال خسر فلان و الی الفعل فیقال خسرت تجارته[4]»: یعنی معنای خسر و خسران کم شدن و کاهش سرمایه است که گاهی به انسان (مالک) نسبت داده می شود و گفته می شود فلانی ضرر کرد – و گاهی به خود کار تجاری نسبت داده می شود و گفته می شود تجارت فلانی ضرر کرده است.
مهمترین سرمایه ما روح ما است که باید در این دنیا و به وسیله بدن به کست معارف و فضایل مشغول باشد و اگر این طور نکرد و به جای خیر به شر رو آورد از دیدگاه قرآن کریم خود را تباه کرده و در برابر چیزی به دست نیاورده است
توضیح بیشتر این است که گاهی در یک معامله انسان سود نمی کند یا بخشی از سودش از دست می رود ، در این موارد تعبیر خسران به کار نمی رود اما گاهی در میان داد و ستد، انسان سرمایه خود را از دست می دهد و ضرر به اصل سرمایه می خورد. اینجاست که تعبیر خسران و خسارت به کار می رود.
اگر این بیان راغب را برای تفسیر خود مبنا قرار دهیم باید توجه کنیم که نفس انسان که سرمایه تجارت معنوی او در این جهان است در برخی موارد مورد خسارت قرار می گیرد.
درباره نفس و خود مباحث فلسفی و عرفانی زیادی مطرح شده که اینجا جای طرح آن نیست. اجمالاً اینکه انسان از یک بدن تشکیل شده که موجودی مادی است و همانند همه موجودات مادی دیگر فانی می شود و در زیر خاک می پوسد و یک روح دارد که حقیقت و انسانیت انسان را تشکیل می دهد و درک واقعی آن جز به مدد شهود میسر نیست.
اما همین حقیقت را همه وجداناً و به صورت اجمالی درک می کنند و از آن – حتی با گذشت سالها که اکثر یا همه سلولهای بدن عوض شده است -من و خودم تعبیر می کنند. این من همان نفس و روح آدمی است که خوبی و بدی اعمال هر فرد هم به آن برمی گردد. «لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ »
حال به بحث خود بر گردیم.
گروهی در روز قیامت در مورد خودشان، حقیقت انسانی خود دچار خسارت می شوند و به اصطلاح خود را خواهند باخت. اینکه انسان مالش را در یک تجارت یا قمار ببازد مفهوم روشنی دارد. اما اینکه انسان خودش را از دست بدهد چه معنایی می تواند داشته باشد؟
مسلماً معنای خودباختگی، این نیست که انسان کشته شود و جانش از بین برود و یا آسیب ببیند چرا که قرآن بحث خودباختگی را در روز قیامت مطرح می کند و نیک می دانیم که در آن روز بحث مرگ وجود ندارد. «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ [5]»: و زندگى حقیقى همانا [در] سراى آخرت است.
همچنین روشن است که مراد از خسارت نفس، آسیبهایی که مربوط به بدن وجسم انسان می شود، نمی باشد چرا که قرآن این موضوع را با ایمان نیاوردن مرتبط می کند الَّذِینَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لاَ یُۆْمِنُونَ.
مراد از این تعبیر بلند قرآنی این است که گروهی از انسانها در طول زندگی نه تنها سودی به دست نمی آورند بلکه به سرمایه اصلی که همان جان خویشتن باشد آسیب می رسانند.
قرآن مجید در جریان معامله باخدا-إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُۆْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ [6]- مسأله خریدن جان انسان مۆمن را مطرح می کند و خدا را خریدار خود انسان که عبارت از همان روح اوست معرفی می کند.
اگر پذیرفتیم که همه در جریان یک تجارت بزرگ جهانی قراردادیم که «هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ [7]»: آیا شما را بر تجارتى راه نمایم كه شما را از عذابى دردناك مىرهاند؟
گاهی در یک معامله انسان سود نمی کند یا بخشی از سودش از دست می رود ، در این موارد تعبیر خسران به کار نمی رود اما گاهی در میان دادوستد، انسان سرمایه خود را از دست می دهد و ضرر به اصل سرمایه می خورد. اینجاست که تعبیر خسران و خسارت به کار می رود
و راه موفقیت و کسب سود در این تجارت ایمان و عمل صالح است که «إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ [8]»: واقعاً انسان دست خوش زیان است ، مگر كسانى كه گرویده و كارهاى شایسته كرده؛ روشن می شود که کسانیکه متاعی غیر از ایمان و عمل شایسته آوردهاند در این تجارت ورشکست شدهاند.
آنها به بدن خود که ضرر و زیانی نرسانده اند بلکه روح و روان خویش را در اثر کفر و فساد، به تباهی کشاندهاند و گفتیم که در معارف بلند قرآن کریم حقیقت انسان به جسم و بدن او نیست بلکه به روح اوست. مهمترین سرمایه ما روح ما است که باید در این دنیا و به وسیله بدن به کسب معارف و فضایل مشغول باشد و اگر این طور نکرد و به جای خیر به شر رو آورد از دیدگاه قرآن کریم خود را تباه کرده و در برابر چیزی به دست نیاورده است.
از امیرالمۆمنین (علیه السلام) روایت است که فرمود: «لیس لانفسکم ثمن الا الجنه فلا تبیعوها الا بها[9]» برای نفس شما بها و قیمتی جز بهشت نیست مبادا خود را به کمتر از آن بفروشید.
شبیه همین تعبیر خودباختگی را ما در قرآن در مورد دیگری هم داریم و آن مسأله خود فراموشی است.
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ [10]»: و چون كسانى مباشید كه خدا را فراموش كردند و او [نیز] آنان را دچار خود فراموشی كرد.
تحقیق بیشتر در این بحث متوقف بر مقدمات بیشتری است که انشالله در مجال دیگر به آن می پردازیم.
امید است که مختصر برای اهالی قرآن مفید باشد.[11]
پی نوشت ها:
[1] -انعام 12 و 20 تمام ترجمه آیات در این نوشتار از مرحوم فولادوند است.
[2] - مۆمنون 103
[3] - زمر 15 و شوری 45
[4] - مفردات قرآن الکریم 281
[5] - عنکبوت 64
[6] - توبه 111
[7] - صف 10
[8] - عصر 2 و 3
نهج البلاغه حکمت 456
[10] - حشر 19
[11] - برای مطالعه بیشتر: مجموعه آثار علامه مطهری 3/550
سید محمد مهدی رفیع پور
بخش قرآن تبیان
بسیجی های مرودشت...
برچسب : نویسنده : جوان عصر امام خامنه ای basijmarvdasht بازدید : 88